بافت تاریخی ارزشمند یا بافت فرسوده ی شهری ؟!

https://rojanpress.ir/?newsid=318

تا قبل از جریان جهانی ناشی از انقلاب صنعتی؛ معمولا تغییرات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در جوامع شهری، آرام و تاحدودی نامحسوس بود و به تبع آن کالبد شهرها و سازمان و ساختار فضایی آنها نیز با دگرگونی های قابل توجهی مواجه نبودند. همگام با تغییرات و پیشرفتهای سریع، در استفاده از فناوری های جدید در تمامی زمینه های تمدن بشری، طبعا بافت های شهری نیز از این تغییرات مصون نمانده و در مواردی نه تنها با تغییر شکل و شالوده مواجه گردیدند که از بیخ و بن، شهرسازی و بافتهای شهری خود را ازیاد برده و به شهرسازی با متد غربی روی آوردیم و مرغ همسایه غاز است را به صورت عملی و با موفقیت به اجرا گذاشتیم ! و حتی در اجرای نماهای ساختمان های مدرن و امروزی و راحتمان، به رومیان عهد باستان اقتدا کردیم !!

بافتهای شهری

گسترده ای هم پیوند که از بناها، راه ها، مجموعه ها، فضاها، تاسیسات و تجهیزات شهری و یا ترکیبی از همه یا بعضی از آنها تشکیل شده باشد را بافت شهری میگویند. امروزه می توان در تمامی شهرهای تاریخی ایران زمین، بافتهای شهری را به سه دسته ی عمده تقسیم بندی کرد. هرچند که این موضوع را نیز باید در نظر داشت که ترکیب دو متد متفاوت شهرسازی و معماری در بسیاری از مناطق شهری، سردرگمی های بسیاری را پدید آورده که حتی بر تعریف و دسته بندی بافتهای شهری نیز تاثیر گذارده و دسته بندی های متفاوتی را در این زمینه شاهدیم ! بافت تاریخی، بافت فرسوده، بافت تاریخی واجد ارزش، بافت فرسوده ی فاقد ارزش، بافت ناکارآمد و… از این جمله اند و ما هنوز از داشته های خود حتی تعریف درستی نداریم و هر ارگان و نهاد و مسئول و مدیر و کارشناسی با توجه به فاکتورهای !! دخیل در موضوع و اوضاع موجود منطقه ای و ملی و جهانی !! تعریف خود را از این بافتهای بخت برگشته ارایه و از روی این تعاریف، معاینات و بررسی ها و آزمایشات و مداخلات لازم و غیرلازمی را تدارک میبینند و بافتهای بی نوا را دچار ضرب و جرح بیهوده کرده و بعضا در خفا نیز دست به دعا برداشته تا این بافتهای مزاحم و بدترکیب و ناساگار با نمودهای تمدن پرزرق و برق معاصر، یک شبه نابود و از بیخ و بن برچیده شوند !!

رضوی 84 ص 15

با این وجود به نظر میرسد که تقسیم بافتهای موجود به سه دسته ی بافتهای تاریخی و کهن، بافتهای معاصر و جدید، و  بافتهای حاشیه ای ، با واقعیتهای موجود جوامع و بافتهای شهری ما مطابقت بیشتری داشته باشد. در دسته ی اول، بافت های تاریخی و کهن قرار دارند که معمولا هسته های اولیه ی پیدایش شهرها هستند و غیر قابل قبول ترین مشخصه این بافتهای نگون بخت از منظر شهرسازی معاصر، عدم دسترسی و ارتباطات نامناسب موتوری، میان و بین بافت است. دسته ی دوم شامل بافت های معاصر و جدید شهری با اسلوب و الگوی شهری و معماری جدید، که معمولا در اطراف بافتهای دسته اول قرار دارند و راه های ارتباطات موتوری مناسب تری داشته و با توجه به همین موضوع به ظاهر ساده و پیش پا افتاده، در حال بلعیدن و نابودی بافتهای ارزشمند و تاریخی ما هستند و در بسیاری از موارد، مرز میان این دو بافت در حال از بین رفتن و نابودی است و بافتهای جدید و معاصر با نفوذ در میان بافتهای تاریخی و کهن شهرها، به آرامی در حال نابودی این میراث ارزشمند و بدون جایگزین ما هستند. دسته ی سوم از این دسته بندی نیز شامل بافتها و سکونت گاه های حاشیه ی شهرها است که اکثرا به دور از قوانین و الگوهای شهرسازی و به صورت غیر قانونی و بدون هیچگونه نظارت و بررسی و بازبینی از سوی متولیان و متخصصان شهری ساخته شده و سالهاست که مورد استفاده ی مهاجرین به شهرها هستند.

شهر هزار تپه، شهر هزار مسجد، شهر خلاق موسیقی و سنه دژ نازار، دارای یک بافت تاریخی، باارزش و منحصر به فرد است که متاسفانه در سالهای اخیر به شدت مورد تعرض و تجاوز قرار گرفته و بیم آن میرود که با ادامه ی این روند ناصواب، از این میراث ملی، فرهنگی و بی نظیر شهر سنندج چیزی بر جای نمانده و همانند تعدادی دیگر از مفاخر  ملی و فرهنگیمان، در سالهای آینده، آثار آن را فقط رسانه های تصویری بتوان دید و به حال خودمان و میراث بخت برگشته و سیاه بختمان گریه سر داد.

ضرورت معرفی و تعریفی جامع از بافت های تاریخی

سازگاری با اقلیم یکی از مشخصات مهم و اصلی بافتهای شهری تاریخی ماست؛ معماری بافت های تاریخی هر منطقه؛ بر اساس شرایط اقلیمی سازگار با آن منطقه بوده است. آب، باد، آفتاب و خاک در هر اقلیمی برای ساکنان آن معنای خاص خود را داشته و شکل ها و فرم های ویژه ای از معماری را بوجود آورده اند. در همین راستا برای ساخت بناها و بافتهای تاریخی، از مصالح بوم آورد ( در دسترس ) استفاده شده و نه تنها ساختمانها و بافتهای اقتصادی تر و هماهنگ تر با محیط اقلیم ساخته شده که کمترین ضرر و زیان نیز به طبیعت و اکوسیستم اطراف مناطق شهری وارد آمده است. این بافت های زیبای تاریخی به لحاظ معماری شهری، کاملا ارگانیک و وابسته به محیط و اقلیم اطراف خود بوده و با این حال، دارای انضباط و نظمی خاص نیز هستند که خود گویای اعتقادات، سلیقه ها، مذاهب، فرهنگ و… مردم عصر خویش  است.

مردم واری یکی دیگر از شاخصه های شهرسازی ایرانیان است. شهرهای ایرانی بر پایه ی تامین بیشترین آرامش و آسایش برای ساکنین آن طراحی و اجرا گردیده است. تامین امنیت شهروندان نیز یکی دیگر از شاخصه های این نوع از شهرسازی است که به بهترین وجه مورد توجه ساکنین و سازندگان شهرها بوده. در واقع از هزاران سال قبل در گستره ی سرزمینهای ایرانی در طراحی و اجرای بافتهای تاریخی شهرها، اصول و قوانین معماری و شهرسازی پایدار، سبز و سازگار با محیط زیست به بهترین وجه مورد توجه قرار گرفته و تقریبا میتوان گفت که طراحان بافتهای تاریخی شهرهای ما، هزاران سال قبل از این، از استاندارهایی که به تازگی مورد توجه جوامع پیشرفته و توسعه یافته قرار گرفته است باخبر بوده و به بهترین وجه ممکن این اصول و استانداردها را در کارهای خود به کار گرفته اند.

رضوی 84 ص 117

متاسفانه در حال حاضر مهمترین مسئله و مشکلی که بافتهای تاریخی شهری ما برای زندگی و تمدن معاصر شهری به وجود آورده اند، دسترسی های نامناسب سواره ( موتوری ) است. دسترسی های بین و میان بافتی نامناسب موتوری موجب آن گردیده که بافتهای تاریخی و کهن شهرهای ما به معضل غیر قابل حل و مسئله ای چند مجهولی و مبهم تبدیل گردند که هیچ متخصص و هیچ دستگاه مسئولی را یارای حل این مشکل و معضل نیست، چرا که طراحان و سازندگان شهرهای تاریخی ما شهرهای خود را بر اساس ارتباطات معاصر خود طراحی و اجرا کرده اند، آن بیچارگان هیچ خبر از این نداشتند که قرار است نسلی در این سرزمین به وجود آید که به جای استفاده از پاهای خود برای ارتباطات میان بافتی، بین محله ای و حتی بین همسایگی !! از وسایل موتوری بهره برد و عدم عبور این وسایل دودزای آلوده کننده ی محیط زیست و زندگی، از میان بافتهای شهری ساخته شده ی صدها سال قبل، به اینچنین مشکل بزرگ و غیر قابل حلی تبدیل گردد که برای حل آن و کشیدن راه برای عبور این هیولاهای آهنی از میان بافتهای تاریخی شهری، ناچار گردیم بخشهای بزرگی از این مواریث بدون بدیل را به دست خود به ورطه ی نابودی کشیم.

البوم سنندج-شریعتی95 -ص 22

مسئله مهم دیگر عدم انطباق سازمان و ساختار فضایی افقی و عمودی نظام شهرسازی کهن و معاصر است؛ توسعه فضایی عناصر و واحد های معماری و شهری در نظام شهرنشینی تاریخی ایرانیان، بر اساس توسعه ی افقی طرح ریزی گردیده است، در تمامی بافتهای تاریخی ما به ندرت میتوان یک عنصر یا واحد معماری را با ارتفاعی بیش از دو طبقه یافت. در نظام شهرسازی ایرانی، اساس توسعه ی بافتهای شهری به صورت افقی بوده است و ایرانیان کمتر به فکر توسعه ی عناصر معماری به صورت عمودی بوده اند و در نظام ارتفاعی بافتهای تاریخی ما، خانه های مسکونی، واحد های تجاری و سایر عناصر و واحدهای تشکیل دهنده ی بافتهای شهری، دارای یک خط منظر آسمانی تقریبا هماهنگ و یکسان بوده اند.

بافت تاریخی شهر سنندج یکی از منحصر به فردترین بافتهای تاریخی منطقه و شاید ایران است. چرا که معماری بافت تاریخی شهر سنندج را میتوان حد واسطی بین معماری کوهستان و معماری دشت دانست که در بسیاری از نقاط استان وجود دارند. معماری و شالوده ی بافت تاریخی شهر سنندج، واجد خصوصیات و عناصر معماری کوهستان و دشت های منطقه به صورت همزمان و در کنار هم است. در ساخت و پی ریزی این بافت زیبا، هم از معماری پله پله و سنگی مناطق کوهستانی بهره برده شده و هم از وسعت و خشت معماری دشت.

رضوی 84 ص 160

بسیاری از سنندجی ها؛ از بزرگان و سالمندان خود حتما جملاتی با این مضمون را شنیده اند که : در زمستانهایی که برف زیادی در شهر میبارید « بانه و بانمان ئه کرد ». همین جمله ی ساده، نشان دهنده ی خط تراز آسمان منظم و مرتب در این بافت است. بافت تاریخی شهر سنندج دارای یک خط منظر زیبا و منظم بوده و همین نظم و انضباط در رعایت خط آسمان، زیبایی، هماهنگی، پویایی و سرزندگی بسیاری را برای این بافت زیبا و ارزنده به ارمغان آورده است.

البوم سنندج-شریعتی95 -ص 247

به آخرین خط تراز یا خط اتصال بنا با آسمان یا محل برخورد خطوط فوقانی ساختمانها با خط افق، خط آسمان میگویند. وجود خط آسمان زیبا و منظم، بی شک یکی از موثرترین عوامل در نظم دهی به فضاهای شهری است. به طور کلی خط آسمان باید منظم، خفته و به صورتی پیوسته باشد که با ایجاد یک کریدور دیداری، چشم عابران را به سمت عناصر شاخص هدایت کند. بافتهای تاریخی شهری ما ضمن محصور بودن، از فعالیت و سرزندگی نسبی و مناسبی هم برخوردار بوده اند، پدید آوردن چنین خصوصیاتی در بافتهای تاریخی، با توجه دقیق به ویژگی های خاص فیزیکی و ادراکی امکان پذیر بوده و معماران و شهرسازان ایرانی، فضاها و بافتهایی را به وجود آورده اند سرشار از فعالیت و پویایی و سرزندگی، که حتی در دوران معاصر و با وجود چنین پیشرفتهای بزرگی در علوم و فنون مهندسی، ناتوان از تکرار این تجربه ها هستیم و شوربختانه حتی در حفاظت و مرمت و احیای این داشته های افتخار آمیز نیز بی انگیزه و ناتوان تر !!

رضوی 84 ص 117

1-1 . بافت تاریخی از منظر شورای عالی شهرسازی ومعماری ایران

عالی ترین مرجع قانون گذاری در موضوعات شهرسازی و معماری ایران؛ در خصوص بافت تاریخی شهرهای ایران زمین، دارای بیش از 280 مصوبه با کلیدواژه « بافت تاریخی » در عنوان و متن قوانین در سایت مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی است. با توجه به جامعیت و گستردگی موضوع، در جای جای این قوانین میتوان راه های نجاتی برای این بافتهای نگون بخت و مظلوم یافت و در صورت توجه و لطف مسئولین ذیربط، به اجراء نیز گذارد ! اما از سوی دیگر، عالی ترین مرجع قانون گذاری در موضوعات میراث فرهنگی و گردشگری « شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری » نه تنها هیچ مصوبه ای در این زمینه ندارد که فقط دارای یک مصوبه است و آنهم مربوط به تعاونگران بزرگوار تاکسیرانی شهرستان جهرم است !! ( همان سایت)

شورای عالی شهرسازی و معماری ایران با تصویب و ابلاغ قوانین بسیاری، سعی در اصلاح رویه های غلطی دارد که در سالهای پیشین و پیشین و… در خصوص مداخلات در این بافتهای ارزشمند اتفاق افتاده و به فجایع بسیاری در حق این بافتهای زیبا و بداقبال منجر گشته است. اما متولیان مستقیم حفاظت از آثار و ثروتهای ملی کشور، ادارات میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استانهای کشورند. ادارات محترم اصفهان، یزد، کرمان و کاشان در پاره ای از بافتهای تاریخی تحت نظر، اقدامات شایسته ای در حفظ و نگهداری از میراث ملی به انجام رسانده اند که شایسته ی تقدیر و تشکر فراوان است. مفاخر مادی و معنوی ما، در هرکجای ایران زمین که باشند به توده ی مردم ایران در هر عصر و زمانی متعلق هستند و تمامی ایرانیان در حفظ و حراست از آنها مسئولند.

رضوی 84 ص 147

به عنوان نمونه، در پاره ای از بندهای مصوبه شماره 300 / ۱۱۰۹۴  مورخ 10 / 3 / 1396  شورای عالی شهرسازی ومعماری ایران؛ پیرامون اصلاح و تعیین رویکرد های کلی حفاظت و احیاء محدوده های تاریخی ـ فرهنگی در تهیه سند واحد بافتهای تاریخی ـ فرهنگی تعاریف جامع و کاملی از بافتهای تاریخی و ارزشمند آمده است :

محدوده­ های تاریخی ـ فرهنگی به بخش یا بخش­هایی از شهر اطلاق می­شوند که منعکس کننده ارزش­های تاریخی ـ فرهنگی شهر بوده و شکل آنها، حاصل تعامل مکان ( جغرافیا و بوم )، زمان ( تاریخ ) و باور ( اعتقادات ) در رابطه با انسان در یک پهنه زیستی در طول تاریخ می باشد. این محدوده ها که به لحاظ ویژگی­های شکلی، ساختاری و ارزش های تاریخی ـ فرهنگی از سایر پهنه ­های شهری متمایز، قابل تشخیص و مستلزم شناسایی بوده، توسط سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری تعیین می­شوند.

 محدوده­ های تاریخی ـ فرهنگی شهرها با توجه به ویژگی­های شکلی(ریخت شناسی)،عناصر و اجزاء متشکله و ساختارهای فرهنگی ـ اجتماعی شان قابل شناسایی هستند.این محدوده ها،همچنین کلیه نظامات وابسته به آنها ( نظام طبیعی، قنوات و… )نیازمند توجه ویژه در نظام سیاست گذاری،برنامه ریزی و طرح ­ریزی توسعه شهری هستند.

محدوده­ های تاریخی ـ فرهنگی شهرها، به عنوان میراث فرهنگی یک ملت، سازنده اصلی منظر تاریخی شهری، بیانگر ارزش­های اجتماعی، اقتصادی و محیطی اند؛ لذا توجه توأمان به حفاظت از میراث فرهنگی ناملموس و میراث فرهنگی ملموس و میراث تاریخی ـ طبیعی، در داخل بافت این محدوده ­ها ضروری است.

محدوده های تاریخی ـ فرهنگی شهرها، مجموعه ای یکپارچه است که هرگونه مداخله در آن، به ویژه مداخله کالبدی از جمله تخریب بناها، تعریض گذرها، افزایش ارتفاع، افزایش تراکم جمعیتی و… وحدت آن را مخدوش و موجب از میان رفتن هویت و شواهد ناظر بر ارزش های تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی بوده و امکان بازشناسی ارزش های نهفته آن را از میان خواهد برد.

طرح هادی شهر سنندج-آلتن-کشاورزی94-ص 101

در بندهای دیگری از این مصوبه ی ارزشمند شورای عالی شهرسازی و معماری ایران، توصیه های جامعی در خصوص نحوه ی محافظت و احیای این پهنه های ارزشمند تاریخی و چگونگی مداخلات در آنها آورده شده است.

 حفاظت و احیاء محدوده­های تاریخی ـ فرهنگی فرایندی جامع، تدریجی و پیوسته از مجموع اقدامات کالبدی و غیرکالبدی با تاکید بر ساختارهای فرهنگی ـ اجتماعی زمینه است. اقدامات مقطعی، پروژه محور و صرفاً کالبدی، به تنهایی پاسخگوی مشکلات نبوده بلکه حفظ و احیاء این پهنه های ارزشمند، ارتقاء کیفیت زندگی ساکنان و حضور جریان حیات شهری در آن در پی فرایندی گام به گام، برنامه محور و خرد مقیاس در همه ابعاد اجتماعی، اقتصادی و محیطی با تاکید مضاعف بر نقش اقدامات غیر کالبدی میسر می­شود

اعطای کاربری و نقش جدید به منظور بهره برداری مجدد از بناهای تاریخی، با رعایت اصالت و یکپارچگی اثر و با حفظ کاربری غالب بافت تاریخی به عنوان یکی از سیاست های کلیدی برنامه های حفاظت و احیاء محسوب می شودکه ضمن تقویت حس تعلق به مکان نزد شهروندان و ایفای نقشی مهم در شکوفایی اقتصاد محلی، می تواند به عنوان یک محرک توسعه حفاظت محور در بافت پیرامونی عمل نماید

فرایند حفاظت و احیاء محدوده¬های تاریخی ـ فرهنگی، به عنوان موضوعی چند وجهی و فرابخشی، نیازمند مشارکت و حضور تمامی دستگاه ها و کنشگران مرتبط و موثر، متشکل از دستگاه ها و نهادهای ذیربط، نمایندگان سازمان های مردم نهاد و دانشگاهیان است.

رضوی 84 ص 139

با توجه به نقش کلیدی و تولیت مستقیم وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در خصوص حفاظت و احیای بافتهای تاریخی شهری؛ در چند بند از این مصوبه، وظایفی نیز برای این وزارت تعریف شده که در کنار اختیارات مناسبی که به این وزارت تفویض گردیده است میتواند راه گشای بسیاری از معضلات موجود در این زمینه باشد.

نظر به جایگاه شورای عالی شهرسازی و معماری در هماهنگی طرح های شهرسازی، ضروری است ضوابط عمومی حفاظت از بافت های تاریخی، به منظور ابلاغ جهت رعایت در طرح های توسعه و عمران، ظرف مدت یک ماه، توسط سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به دبیرخانه شورای عالی شهرسازی و معماری ارائه شود

لازم است محدوده های مذکور به هنگام تهیه طرح تفصیلی بافت تاریخی ـ فرهنگی، مورد بررسی های تکمیلی قرار گرفته، تدقیق شده و به تأیید نهایی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری برسد.

ضروری است سند واحد حفاظت از بافت های تاریخی ـ فرهنگی، با مشارکت سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و وزارت راه و شهرسازی با رعایت قوانین و مقررات حاکمیتی میراث فرهنگی، در اسرع وقت تهیه و جهت هماهنگی و رعایت در طرح های توسعه شهری به شورای عالی شهرسازی و معماری ارائه گردد.

رضوی 84 ص 239

2-1 . بافت تاریخی شهری از منظر باستان شناختی و میراث فرهنگی

همچنانکه گفته آمد نوعی خلاء و سردرگمی در تعریف، شناخت و حتی در حفاظت و احیای بافتهای تاریخی شهری ایران وجود دارد؛ چرا که متولی اصلی حفاظت از این میراث گرانبها و بی بدیل، خود تعریف درستی از این داشته های ارزشمند ندارد ! و حتی به نظر میرسد که آن بخش از وظایفی که در مصوبات شورای عالی شهرسازی و معماری ایران بر عهده ی وزارت و ادارات تابعه ی میراث فرهنگی نهاده شده است نیز به درستی و جامعیت به انجام نرسیده است !! لذا آنچه که تاکنون نقل شد به کوشش شورای عالی شهرسازی و معماری ایران مصوب و مدون گردیده است و متولی اصلی حفاظت و احیای این داشته های بی نظیر و بی بدیل، چندان توجهی به خلاء قانونی موجود نداشته و با وضعیت باری به هر جهت فعلی مشکلی ندارد !.

با این حال بزرگان، اساتید و استخوان خورد کرده های این عرصه؛ تعاریف بسیار و بعضا متفاوتی از این بافتها ارایه داده اند. آقای دکتر علی اکبر سرافراز، عضو هیات علمی پژوهشکده باستانشناسی و  مولف کتاب شهرهای ایران، چنین تعریفی از بافت تاریخی ارائه میدهند : آنچه از شهر که قدمتی شصت یا هفتاد ساله داشته و دارای ارزش ملی باشد، بافت تاریخی است. مطابق این تعریف، ارزش ملی بافتها ( مظاهر فرهنگی نهفته در آنها ) مهمترین ملاک تشخیص بافت تاریخی است و تاریخ و قدمت، چندان نقشی در این تعریف ندارند. ایشان بافت های تاریخی را به دو گروه دارای حیات شهری ( یزد و کرمان…) و بدون حیات شهری ( فیروزآباد و بیشابور ) تفکیک نموده اند و علیرغم فقدان حیات شهری در دسته دوم این تقسیم بندی، اقای دکتر سرافراز این بافتها را نیز به دلیل  وجود  ارزشهای ملی و فرهنگی در آنها، در دسته ی بافتهای تاریخی دسته بندی کرده اند. آقای دکتر محمد حسین طالبیان مولف کتاب تاریخ حفاظت معماری نیز اعتقاد دارند که از دیدگاه سازمان میراث فرهنگی هر بافت شهری که حدود صد سال یا بیشتر قدمت داشته باشد، بافت تاریخی شهری است اما ارزش های تاریخی که مردم برای یک بافت شهری خاص در نظر گرفته اند نیز مهم است.

رضوی 84 ص 240


2 . بافت فرسوده ی شهری

بافتهای فرسوده ی شهری نیز یکی دیگر از مشکلات و معضلات این عرصه اند؛ در یک تعریف ساده از بافت فرسوده شهری میتوان گفت : عرصه هایی از محدوده قانونی شهرها هستند که به دلیل فرسودگی کالبدی، عدم برخورداری مناسب از دسترسی سواره، تأسیسات، خدمات و زیر ساخت های شهری، آسیب پذیر بوده و از ارزش مکانی، محیطی و اقتصادی نازلی برخوردارند. چنین تعریفی از یک بافت فرسوده ی شهری، تقریبا به طور کامل با بافتهای تاریخی و ارزشمند ما مطابق است و این میراث پربها را در ردیف یکی از معضلات شهری قرار میدهد !!

بخش عمده ای از ساکنین این بافت ها، توان مالی مناسبی برای بازسازی یا نوسازی ندارند؛ بنابراین سرمایه ی هرگونه دخالتی در این بافتها، چه در کاربری های عمومی و چه در کاربری های خصوصی، متکی به تامین سرمایه از سوی بخش دولتی است چرا که به دلیل ضعف عمده در زیرساختها، بخش خصوصی نیز علاقه ای به سرمایه گذاری عمده در این بخش ندارد و این همان مسئله ایست که موجبات تضاد و تضارب منافع و مصالح و… دستگاهی و بین دستگاهی را موجب گردیده و در نهایت موجبات نابودی و فلاکت بافتهای تاریخی شهری ما را در پی داشته است.

رضوی 84 ص 240

گستردگي بافت هاي فرسوده در بيشتر شهرهاي كشور و اهميت پرداختن به آنها ايجاب مي كند تا از يك سو كليه ی مشاوران، نهادهای مشاركت كننده و دستگاههاي مداخله كننده، از ادبيات فني يكسان و سازگار با ادبيات جهاني بهره گيرند، و از سوي ديگر براي جلوگيري از اقدامات موازي و هدررفتن منابع و سردرگمی های اجرایی، در حين جلب مشاركت گسترده همگان، واژگان كليدي، وساختار مداخله ی يكپارچه و هم پيوند نيروهاي موثر، تعريف و تبیین گردد. نوع بافت، نوع مداخله، مرجع قانونی و مستندات قانونی هرگونه دخالتی در این گونه از بافتها، واژگانی کلیدی هستند که در هر مداخله ای در این بافتها باید به روشنی و با شفافیت کامل تعریف و تبیین شده باشند که شوربختانه اینگونه نیست و در هر مداخله ای در این بافتهای نگون بخت و بی پناه، هر مدیر و مسئول و کارشناس و مالک و مداخله گری، به اقتضای اوضاع موجود و مصالح و مقتضیات دستگاهی و بین دستگاهی ! خوانش خود را این واژگان ارایه، و خود نیز در مقام مشاور و مجری و ناظر اقدام به جرح و تعدیل بافتهای بخت برگشته می نماید !! سودجویی های زیر و بالای میزی، لج و لج بازی در عالم همسایگی میان دو همسایه ی روبرو یا دیوار به دیوار و مشکلاتی از این دست نیز مزید بر علت شده و بافتهای شهری ما تبدیل به آش شله قلمکاری گشته اند که ضرب المثل « شتر، گاو، پلنگ » را تداعی مینماید !.

3 . بافت های حاشیه ای یا بافت های با اسکان غیر رسمی

بافت هایی هستند که عمدتا مهاجرین روستایی و تهیدستان شهری را در خود جای داده اند و بدون مجوز و خارج از برنامه ریزی رسمی و قانونی توسعه شهری (طرح های جامع و تفصیلی) در درون یا خارج از محدوده قانونی شهرها بوجود آمده اند. عناصر این بافتها عمدتا فاقد سند مالکیت قانونی هستند و از نظر ویژگی های کالبدی و برخورداری از خدمات و زیرساخت های شهری، مشابه بافت های فرسوده بوده و در بسیاری از موارد، مشکلات زیرساختی بیشتری از بافتهای فرسوده دارند و از این بابت شدیدا دچار کمبودهای بنیادی هستند. 

4 . بافت ناکارآمد

بافت های ناکارآمد شهری خود به دو دسته ی عمده تقسیم میگردند؛ در دسته ی اول آن بخش از بافت های شهری قرار دارند که فاقد کاربری اند مانند اراضی بایر و رها شده. در دسته ی دوم نیز بخشهایی از بافت شهری را شامل میشود که  توسط کاربری های ناهمخوان با زندگی شهری اشغال شده اند نظیر زندان ها، پادگان ها، صنایع مزاحم و آلاینده و سایر کاربری های نظیر آنها که مطابق قوانین موجود، می بایستی خارج از محدوده ی شهرها مستقر گردند. این گونه بافت ها نیز از پتانسیل های توسعه ی درونی شهرها به شمار می روند که باید از طریق طرح های متناسب با وضعیت موجود بازیابی و یا بازسازی گردند.

طرح هادی شهر سنندج-آلتن-کشاورزی94-ص 70

تحرکات غیر مسئولانه در بافتهای تاریخی

وزارت و ادارت کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بعنوان متولی امر حفاظت از آثار و مفاخر ملی؛ در پاره ای از بافتهای شهری عملکرد مناسب و قابل تقدیری داشته اند که جا دارد از عاملان امر، به پاس صیانت از میراث و مفاخر ملی، تقدیر ویژه گردد. ادارات کل در استانهای اصفهان، یزد، کرمان و کاشان دارای عملکرد مناسب و قابل دفاع و تقدیری بوده اند و بارها بر علیه تخلفات؛ اعمال قانون نموده اند. از جمله حذف طبقاتی از هتل جهان نما در اصفهان، حذف طبقه ششم از کتابخانه مرکزی یزد و…. ازجمله اقدامات شایسته ی بزرگواران میراث فرهنگی در این استانها بوده است.

متاسفانه وضعیت در استان کردستان کمی متفاوت است؛ در استان ما، از مدیر کل محترم تا ريیسان بزرگوار اداره و کارشناسان گرامی، فعالیت در عرصه ی گردشگری و توسعه ی این صنعت ارزآور و جهانی و پر زرق و برق را بر فعالیت در دو بخش دیگر ترجیح داده و البته غافل از اینند که ابتدا باید فکری به حال آن دو بخش دیگر کرد تا از بین نروند ! بعد به فکر نمایش و عرضه ی آنها و جذب توریست و جذب گردشگر افتاد !! سروران بزرگوار، گردشگر قراره بیاد میراث فرهنگی و ملی ما رو ببینه، وقتی خودمون میراث ملی و فرهنگیمون رو پاس نمیداریم ! گردشگر بیچاره قراره بیاد کجامون رو ببینه ؟!!!

گردشگری و توسعه ی آن در عرصه های جهانی، منطقه ای، بین استانی، بین شهری، شهری و حتی بین محله ای ! سالهاست مورد توجه دقیق مدیران و مسئولان بزرگوار اداره کل بوده و این عزیزان بارها و بارها گوی سبقت را در کشاندن انواع و اقسام توریست و گردشگر به این استان زیبا و مملو از آثار و مفاخر فرهنگی، از هم ربوده اند ! جا دارد تقدیر و تشکری ویژه و گرم از زحمات و جانفشانی های این عزیزان و بزرگواران در راه توسعه و اعتلای صنعت گردشگری استان کردستان به عمل آید تا با دلگرمی بیشتری در این عرصه به فعالیت بپردازند و انشالله این استان مملو از گردشگر و توریست شود !

مشکلات بسیاری در جذب گردشگر و توریست وجود دارد؛ عدم وجود زیرساختهای مناسب تقریبا در تمامی زمینه ها، امید به آینده ی این صنعت را اندکی با تردید مواجه میکند، تحریمهای ظالمانه ی استعمار جهانی بر کشورمان نیز مزید بر علت شده و مشکلات موجود در این عرصه، چنان این عزیزان را درگیر خود کرده است که به کلی سایر وظایف و مسئولیتهای خود را از یاد برده و اصلا یادشون نمیاد اونی که برجام رو امضا کرد نتونست گردشگر بیاره ! حالا گردشگر مگه بیکاره که با حرف این و اون پاشه بیاد این سر دنیا ؟!!!

سواد دستخطی در دست است که در آن با لحنی محاوره ای و شیرین، از زبان تقی، با امضای زیاده جسارت است !! طرف خطاب، به واسطه ی سخنان هزلش مورد عتاب قرار گرفته و در پایان نیز، تقی گفته است که « اداره امور مملکت با توصیه عمه و خاله نمی شود » 

البته در انتساب این دستخط به میرزا تقی خان امیرکبیر تردیدهای جدی وجود دارد. بسیاری از بزرگان، دخالت سیاست و سیاست زدگی و توصیه های عمه و خاله را نیز در تدارک این سرنوشت شوم برای بافت تاریخی شهری سنندج، بدون تاثیر نمی دانند.

عوامل بسیاری در وقوع این فاجعه در بافتهای تاریخی شهر سنندج دخیلند؛ قوانین ناقص یا ناکارآمد کشوری و اداری و حتی فنی، ارزیابی غیرواقع از ارزشهای فرهنگی و تاریخی، نقصان توجه کافی در طرح های تفصیلی شهری، ناهماهنگی های اداری و فنی بین دستگاهی در اداره امور شهر، اشتباهات محاسباتی در طرح های مشاوره و نظارت و اجرا، نقصان در آینده نگری برای احیای بافتهای تاریخی، سودجویی های دستگاهی و بین دستگاهی و بین اتاقی و بین میزی و… ! و بسیاری دیگر از عوامل، باعث گردیده که بافتهای تاریخی، باارزش و بدون نظیر و تکرار، مورد تعرض قرار گیرند و در پاره ای از موارد نیز مورد تجاوز !

بسادگی میتوان با مقایسه ی تصاویر بافتهای تاریخی محلات شهر سنندج در ده ساله ی اخیر؛ به عمق این تعارضات و تجاوزات پی برد، تخریب و نوسازی ساختمانهای اطراف دو میدان اصلی شهر، بدون توجه به ارزش عناصر معماری تخریب شده و ساخت و نوسازی و جایگزینی همان بناها، بازهم بدون توجه به هویت معماری بومی شهر سنندج، احداث یک عنصر بزرگ و حجیم شهری ( پارکینگ ) در مرکز بافت تاریخی و باارزش شهر سنندج با احجام خرد و متوسط، باوجود راه دسترسی نامناسب و مزاحمت برای سایر عناصر پیرامون، و اخیرا نیز احداث ساختمانی الی ماشالله خوش قد و بالا  !! در مرکز بافت تاریخی قطارچیان و درست در حریم بناهای تاریخی پیرامونی ! بدون توجه به ساختار بافت تاریخی اطراف، هم از نظر ارتفاع و هم از نظر جهت و سوی قرار گیری ساختمان !

بزرگواران و سروران مسئول و ناظر و حامی و حافظ میراث فرهنگی کردستان؛ پروژه های اجرا شده در بافتهای تاریخی، هم از نظر ارتفاع و هم از نظر هماهنگی و همسانی با بناها و بافت تاریخی پیرامون، باید و حتما مورد تایید و تصویب شما قرار گیرند، اجرای ساختمانهایی با ارتفاع غیر مجاز در میانه ی این بافتها جز تعلل و کم کاری از سوی متولی امر چه توجیه و دلیل دیگری دارد ؟

متولی بزرگوار امر ! اگر به دلیل اهمال و کم کاری شما، ساختمانهای خوش قد و بالا در میان بافت تاریخی اجازه ی ساخت یابند و بدون توجه به بافت تاریخی پیرامونی قد کشند، آیا این احتمال نمی رود که چشم و همچشمی پیش آید و خانه های دیگری نیز از میان همان بافت بخواهند قد کشند و « بالا به رز » شوند ؟!! 

اونوقت گردشگر میارید چی ببینه ؟؟!!

مهرزاد درافشانیان

کارشناس ارشد مرمت و احیای بناها و بافتهای تاریخی

تصاویر از :

            1- در جستجوی هویت شهری سنندج – محمد رضا رضوی و سارا سلیمانی – چاپ اول – 1384

            2- طرح هادی شهر سنندج- آیوان آلتن-ترجمه شاهو کشاورزی-چاپ اول -1394

            3- آلبوم سنندج – حامد شریعتی – چاپ اول – 1395

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

error: Content is protected !!
پیمایش به بالا