
http://kurdtoday.ir/news/40317/
چهارشنبه 5 خرداد 1400
با تقدیم احترام به آنانکه در راه علم و معرفت ، مشقات و سختی های بسیار متحمل شده و جایگاه استادی شایسته ی آنان است ؛
یه زمانی توی همین ایران خودمون استاد دانشگاه و دانشجو و اونایی که به هر شکلی با دانشگاه در ارتباط بودن ارج و قرب ویزه ای داشتن و حتی دایی این کمترین نقل میکنه که در زمانهای ماضی ! کارت دانشجویی ما حکم اون نشان معروف میتی کمون رو داشت ! و اونچنان !! رونق و ارزش و اعتباری داشت که خودمون هم باورمون نمیشد! دیگه جایگاه و ارزش و اعتبار یه استاد دانشگاه بماند ، اینم بد نیست بدونیم که حتی استادی دانشگاه هم پله و پایه های مختلف داره و قرار نیست که هر کسی یه ترم رفت دانشگاه و دو واحد درس عمومی رو برای یه کلاس دانشجوی از همه جا بی خبر تدریس که چه عرض کنم ، از روی کتابشون رو خوانی کرد براشون !! بشه استاد دانشگاه و فرهیخته گرامی و نخبه بی همانند و حکیم زمانه !! کم هم نداریم از این گونه ی جدید حکما ! که به واسطه ی روخوانی کتاب های درسی در کلاسهای درس عمومی در دانشگاه یالغوز اباد ! خودشون رو فرهیخته و نخبه میدونن و توی رزومه شون هم استادی دانشگاه رو با فونت بولد مینویسن و یه خط هم میکشن زیرش البته !!!
آیا میتوان رابطه ی پژوهش و تحقیق را در توسعه ی اقتصادی و علمی و فرهنگی و …. جامعه منکر شد ؟! چه کسی میتواند جامعه ای توسعه یافته و پیشرفته را به ما نشان دهد که جز از راه تحقیق و پژوهش و کشف افق های تازه در علم ، توانسته باشد به توسعه و پیشرفت دست یابد ؟ ارزش و اعتبار و جایگاه اساتید و فرهیختگان علمی ؛ موضوع بسیار مهمی در جوامع امروزی است . تا جاییکه در جوامع پیشرفته و توسعه یافته ، این افراد از اعتبار و جایگاه ویژه ای برخوردارند تا بتوانند با فراغ بال در جهت تحقیق و پژوهش های اساسی و بنیادی فعالیت کرده و تمام جامعه از نتیجه ی زحمات این افراد منتفع گردند .
با تقدیم احترام مجدد به آنانکه در راه علم و معرفت ، مشقات و سختی های بسیار متحمل شده و جایگاه استادی شایسته ی آنان است ؛
وضعیت موجود در رابطه با جایگاه و ارزش و اعتبار اساتید و نخبگان علمی در جامعه ی ما دلایل بسیار و بیشماری دارد که قطعا در این یادداشت نمی گنجد اما نتایج این وضعیت و تبعات ناشی از تخریب جایگاه نخبگان علمی در جامعه ی ما عیان و اشکار است و غیر قابل انکار ، انچنان که نمیتوان منکر آن شد که نمونه های بسیاری از کلاهبرداری در زندگی روزمره و یا بازارهای مالی به چشم میخورد که با استفاده از عناوین علمی و جایگاه دانشگاهی اقدام به کلاهبرداری گردیده است و همین موضوع به ظاهر ساده و پیش پا افتاده یکی از بزرگترین افات و دلایل تخریب جایگاه بزرگان علمی و اساتید دانشگاهی کشور است بگذریم از پایان نامه نویسی و مقاله نویسی و حتی کتاب نویسی های سفارشی که نه تنها دانشجویان از این خدمات !! بهره میبرند که بعضا اساتید خودخوانده دانشگاهی نیز برای ارتقای جایگاه و پایه ، به این چنین کلکهای مرغابی توسل جسته و بیش از پیش باعث تخریب و افت جایگاه و ارزش و اعتبار جامعه ی دانشگاهی میگردند .
رفتارهای خارج از عرف دانشگاهی و حتی اداری در محیط های دانشگاهی کشور که نمونه های آن را در هیچ کجای این کره خاکی نمیتوان یافت نیز مزید برعلت شده و بیش از پیش جایگاه و اعتبار دانشگاه و دانشگاهی را زیر سوال برده است ، هنوز هم دانشگاه های ما بر اساس انچه از پیشینیان ما به ما رسیده است اداره میگردد و شوربختانه از زمان تاسیس اولین دانشگاه مدرن ایران به سبک غربی در تهران تاکنون ؛ تغییر چندانی در ساختار و اصول آموزش عالی در ایران به عمل نیامده است و همچنان در بر همان پاشنه میگردد و ما همچنان اندر خم یک کوچه ایم !! و همچنان مشغول هروله میان سنت و مدرنیته !! ما دانشگاه های مدرن و امروزی خود بر ویرانه های دانشگاه جندی شاپور ، نظامیه ها ، دالفنون ها ، حوزه ها ی علمیه و…. ساختیم بدون آنکه حتی نیم نگاهی به سابقه ی علمی و محیطهای دانشگاهی هزاران ساله ی ملتمان داشته باشیم .
سال 1358 مناظره ای تلویزیونی میان مرحومان مهندس بازرگان و شهید دکتر بهشتی درصداوسیما برگزار شد تحت عنوان : تخصص بالاتر است یا تعهد و تقوا؟ که در آن تخصص و تعهد موضوع اصلی بحث بود شهید دکتر بهشتی معتقد بودند مسئولین باید متعهد باشند و مرحوم مهندس بازرگان اعتقاد داشتند تخصص مهمتر است. درلابلاى بحث مرحوم مهندس بازرگان سوالى از شهید دکتر بهشتی پرسید:آقای دکتر فرض کنیم که قصد دارید با اتوبوس از شهرى به تهران بیایید ، راننده ای داریم که جاده را مثل کف دست میشناسه ولی اهل معصیت است و راننده دیگری که تازه کار است ولی بسیار متقی و اهل تدین ، شما خانواده تون رو با کدام راننده راهی میکنید؟در این هنگام ، شهید دکتر بهشتی مکثی طولانی کرده و سپس به علامت تایید نظر مرحوم مهندس بازرگان ، بزرگوارانه فرمودند : آقا من دیگه صحبتی ندارم.
هر چند مرحوم مهندس بازرگان برنده این مناظره بوده است و بنابراین تخصص ، مقدم بر تعهد باید باشد ؛ اما از سوی دیگر و از زاویه ی دید دستگاه ی که قرار است فرد مربوطه را به کار گیری نماید ؛ تخصص و مهارت فردی ، بدون تعهد ، بازدهی و بهره وری مناسبی برای دستگاه بکار گیرنده نخواهد داشت و این تناقضی غیر قابل انکار است ، به نظر میاید که این تناقض و مسئله را شهید دکتر چمران در یک جمله و به زیبایی بیان نموده و راه حل را به درستی ارائه کرده اند .
از ایشان سوال شد : آقای دکتر ، تقوا بالاتر است یا تخصص؟ و جواب ایشان : اگر کسی تخصص کاری را نداشته باشد و منصبی را قبول کند قطعاً انسان “بی تقوایی” است .
اوضاع نابسامان دانشگاه ازاد اسلامی واحد سنندج، قطعا و حتما نتیجه اعمال مدیریت ناصواب در سالهای گذشته است و با توجه به اینکه در ساختار اداری دانشگاه آزاد اسلامی ، معاونت توسعه مدیریت و منابع ، معاونت مشرف بر تمامی اطلاعات حال و گذشته در بخش اداری و مالی واحدهاست و همچنین ، خوشبختانه معاونت کنونی توسعه مدیریت و منابع واحد سنندج کسی است که از بدو استخدام تاکنون !!! ، جزء مدیران ارشد واحد بوده و اتفاقا رشته تحصیلی ایشان نیز مدیریت است ، لذا به نظر میرسد که از ایشان اصلح تر !! برای اظهار نظر در خصوص افت کیفیت و کمیت بی سابقه ای که در طول سالهای گذشته گریبانگیر این واحد دانشگاهی شده است شخص دیگری وجود نداشته باشد .
با احترام
مهرزاد درافشانیان