قنات ها و چشمه ها ،منبعی برای تامین آب شرب سنندج

وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُيُونًا فَالْتَقَى الْمَاءُ عَلَىٰ أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ ( سوره مبارکه قمر – 12 )
و از زمين چشمه هايى فراجوشانديم و آب براى كارى كه پيش بينى شده بود فراهم آمد ( ترجمه گرمارودي )
سال های چندی است که مساله تامین آب شرب و بهداشتی مورد نیاز جوامع انسانی در شهرها ؛به دغدغه بسیاری در کشور تبدیل ،و زمزمه های بحران بی آبی فراگیر شده است .موضوع کم آبی در فلات ایران بی سابقه نبوده و با توجه به وضعیت اقلیمی و کمبود طبیعی آب در این منطقه از جهان ،این موضوع چندان دور از ذهن نیست .همین سابقه ،موجب گردیده است تا مساله آب و تامین منابع آبی ،یکی از مهمترین مسائل جوامع انسانی در طول تاریخ این منطقه باشد.
موضوع تامین آب مورد نیاز اجتماعات انسانی در این مناطق ،به دلیل وضعیت خاص اقلیمی ،از اولویت های اصلی تشکیل و ادامه زندگی هر جامعه ای بوده است .به همین دلیل علوم و فنون مرتبط با کشف ،استخراج و انتقال منابع آبی از یک طرف و تامین بهره برداری پایدار و طولانی مدت از این منابع و ذخیره آنها از طرف دیگر ،گسترشی باور نکردنی یافته است .

نمونه های دقیقی از علوم و فنون مهندسی را میتوان در بناهای آبی شوشتر ،قنات زارچ یزد ،قنات بیدخت گناباد و قنات وزوان دید .هر کدام از این سازه ها ،یکی از مسایل مهم در زمینه استخراج ،انتقال و ذخیره سازی منابع آبی و سیالات را حل نموده اند .چنین شاهکارهایی از علوم و فنون مهندسی سیالات هزاران سال قبل ساخته شده و از سالیان بسیار دور تا عصر حاضر مورد استفاده و بهره برداری بوده اند .
بر اساس نظریات محققانی همچون گوبلو ،کوبوری ،سالوینی و سایرین ،انتشار قنوات ابتدا از ایران به مصر ( هخامنشیان ) سپس به چین و افغانستان ( اشکانیان ) و پس از ورود اسلام به ایران ،به سایر سرزمین های خلافت اسلامی بوده است .هانری گوبلو که 20 سال از عمر خود در قرن نوزدهم را در ایران صرف تحقیق و نوشتن رساله ی دکترای خود با عنوان ” قنات فنی برای دست یابی به آب ” نمود ؛به همراه بخش بزرگی از پژوهشگران ، معتقدند که خواستگاه قنات ها ،سرزمین های اقوام اورارتویی در شمال غرب فلات ایران بوده و این مردم مخترعان فناوری قنات در جهانند .
مهمترین سند این نظریه لوح سارگن دوم شاه آشور است .این لوح قدیمی ترین سند مکتوب در مورد قنات ها است و اکنون در موزه لوور نگهداری میشود .بر این لوح ،شرح هشتمین نبرد سارگون دوم شاه آشور با اورسای اول شاه اورارتو در سال 714 ق.م ثبت شده است .شاه آشوری پس از عبور از رشته کوه های زاگرس ،به دشت سر سبزی رسیده و با توجه به عدم وجود رودخانه ها و یا منابع آبی رو سطحی برای آبیاری این دشت ،در جستجوی منشاء آبیاری برآمده و به وجود قنات ها و کانال های زیر زمینی با آب فراوان در این دشت پی میبرد .
بخش بزرگی از اسناد و شواهد تاریخی به جا مانده از هزاران سال زندگی و تمدن در فلات ایران در خصوص تامین اب مورد نیاز جوامع انسانی ساکن در این فلات ؛دلالت دارد بر استفاده ی مردمان ساکن در این فلات از آبهای زیرزمینی برای مصارف خانگی و شرب .در واقع ساکنین فلات ایران ،آب مورد نیاز برای مصارف خانگی را از طریق استفاده از منابع آب زیرزمینی تامین میکرده اند .چشمه های طبیعی یکی از مهمترین راههای تامین آب شرب مورد نیاز جوامع یکجانشین بوده است و در مواردی که دسترسی مناسبی به چشمه های طبیعی وجود نداشته است ،این مردمان از طریق احداث چاه یا قنات دسترسی خود را به منابع آب زیرزمینی تامین میکرده اند .

استفاده از آبهای روسطحی برای مصارف شرب و خوراکی در میان ساکنین فلات ایران چندان مرسوم نبوده و این مردمان مگر در موارد اضطراری از ابهای جاری و روسطحی به عنوان منابع تامین آب شرب و خوراکی استفاده نکرده اند .نمونه های بسیاری از سدها و بندهای احداثی از دوران باستان در گستره ی سرزمین های ایرانی وجود دارند که مطابق شواهد و مدارک موجود ،احداث آنها به منظور استفاده از منابع ابی در امور کشت و زرع بوده و احداث هیچکدام از این سازه ها برای استفاده از اب مخازن آنها به منظور تامین آب شرب نبوده است .
به نظر میرسد پس از اکتشاف نفت در ایران و لزوم توسعه زیرساختهای مرتبط با انتقال نفت توسط انگلیسی ها ؛همچنین استفاده ی نظامیان انگلیسی از لوله های فلزی برای انتقال و تامین آب مصرفی در کمپ های نظامی ،ایرانیان با لوله های فلزی آشنا شده و سپس از این لوله ها برای انتقال آب استفاده کرده اند .برای نخستین بار در سال ۱۳۰۱ طرح احداث شبکه های لوله کشی آب شرب در شهرهای ایران بررسی و بخشی از شهرهای آبادان،مشهد وبیرجند لوله کشی شد .
با توجه به اینکه سیستم حفاری و استخراج نفت در چاه شماره یک مسجد سلیمان به عنوان اولین چاه نفت ایران ؛بر پایه ی بخار آب کار میکرده است و چنین سیستمی به اب بسیاری برای ادامه ی فعالیت نیازمند بوده است ،احتمالا اولین لوله کشی های آب به سبک جدید ،از این محل نشات گرفته است و پس از آن ،با توجه به سهولت استفاده از این سیستم برای انتقال و تامین اب ،لوله کشی به سبک جدید در سایر نقاط ایران نیز احداث و مورد استفاده قرار گرفته است .
تا قبل از این ،آب شرب ساکنین شهرهای ایران توسط چشمه های طبیعی ،چاه ها و قنوات تامین می شده است و ایرانیان کمتر از آبهای سطحی برای مصارف اشامیدنی و پخت و پز استفاده کرده اند .در مرکز ایران ،آب حاصل از این منابع در آب انبارهایی که به منظور ذخیره آب احداث شده بودند جمع و سپس مورد استفاده اهالی قرار می گرفت .اما در شهرستان سنندج به دلیل آب و هوای معتدل و جریان دائمی آب در قنوات ،چشمه ها ،چاه ها و جریان های رو زمینی ،نیازی به احداث آب انبار نبوده و در طول تمامی روزهای سال ،آب شرب اهالی از منابع جاری آب تامین می گردیده است .بنابراین در هیچ نقطه ای از این شهر ،بنایی با عنوان آب انبار به دلیل عدم توجیه کارکرد ،احداث نشده و مورد استفاده نبوده است .

با افزایش نفوس شهر سنندج در دهه های 40 و 50 شمسی ،نیاز به منابع آبی جدید برای تامین آب بهداشتی مورد استفاده اهالی ،مورد توجه قرار گرفت ؛به همین منظور ،در دهه 50 شمسی ،سد قشلاق در شمال شهر سنندح به جهت تامین آب شرب ساکنین شهر و آبیاری اراضی پایین دست سد احداث و مورد استفاده قرار گرقت .تا قبل از احداث این سد ،آب شرب اهالی شهر ،توسط چشمه های طبیعی ،قنوات و چاههای خانگی تامین می گردیده که حتی تا دهه 60 شمسی نیز چاه هایی در خانه های مسکونی به منظور تامین آب آشامیدنی اهالی خانه احداث شده است .با احداث سد مذکور و توسعه شبکه انتقال آب شرب شهری و تامین نیاز اهالی به آب بهداشتی توسط این شبکه ،عملا احداث این گونه چاه ها موضوعیت نداشته و احداث آنها منسوخ گردید .در حال حاضر بخش بزرگی از آب شرب ساکنین شهر سنندج به وسیله منابع آبی حاصل از احداث سد وحدت تامین می گردد .
در سالیان اخیر با تغییر کیفیت آب شرب شهرستان سنندج ؛لزوم بازبینی در سیستم تامین آب بهداشتی این شهرستان یکی از مهمترین دغدغه های دولت و فعالین مدنی این شهرستان بوده است و طرح ها و ایده های بسیاری برای این منظور ارایه شده است ،تا جاییکه در حال حاضر انتقال آب سد آزاد به شهرستان سنندج برای استفاده در سیستم آب شهری این شهرستان مورد اتفاق بسیاری از دست اندرکاران و صاحبنظران قرار گرفته است
عدم تامین سیستم های مناسب دفع پساب در روستاهای حوزه ی آبریز سد ،در کنار عدم لایروبی سالیانه ی مخزن سد ؛دو علت اساسی و مهم در تغییر کیفیت آب موجود در مخزن سد وحدت و به تبع آن آب شهری شهرستان سنندج هستند که بدون اتخاذ راه حلهای مناسب برای این معضلات ،هرگونه اقدامی در مناسب سازی کیفیت آب مخزن سد وحدت تقریبا بدون فایده است.
مشکل کیفیت آب شرب موجبات اعتراضات بسیار و به حقی را در سالیان اخیر فراهم آورده است .با توجه به درختواره ای از مشکلاتی که باعث و بانی مشکل اولند ! مانند سیستمی که در پاره ای قسمتها عمر و سن و سالش ! از پدرانمان هم بزرگتر است و هنوز هم در حال کار بهینه و خدمتگذاری صادقانه ست !! سیستم های آبرسانی و دفع پساب در پاره ای از شهرهای ایران ،قدمتی حدود صد ساله دارند ! و یا کمبود زیرساختها و یا قوانین ناقص و یا ناهماهنگی های بین دستگاهی ،و یا …،حل این مشکل عزمی جهادی و پایی پولادین میطلبد .
متاسفانه در خلال تمامی این سالها در هیچکدام از دستگاه های مرتبط با موضوع ؛پژوهشی بنیادین و یا حتی کاربردی در خصوص استفاده از منابع آب زیر زمینی موجود در محدوده ی شهرستان سنندج برای مصارف خانگی و شرب ،انجام نگرفته و سرنوشت این منابع خدادادی و قابل مصرف در این شرایط ،چگونگی استفاده از آنها و صرفه یا عدم صرفه ی اقتصادی احیای این منابع آبی ،همچنان در هاله ای از ابهام قرار دارد .
در سنجش و اندازه گیری دبی خروجی ،مقدار انرژی مصرفی و حجم کل آب شرب قابل استحصال از یک حلقه چاه خانگی در محدوده ی شهرستان سنندج ؛نتایج زیر به دست آمد :
اندازه گیری ها و برداشت های میدانی در دو تاریخ متفاوت و به فاصله ی زمانی تقریبا یک ماه انجام گردید ؛در دهم دی و پانزدهم بهمن ماه 1400 .اندازه های ثابت مانند عمق چاه ،قطر حلقه گذاری و محل قرار گیری پمپ برقی در هر دوبار تکرار شد که طبعا نتایج آنها با هم برابر است ،عمق چاه پانزده و نیم متر ،قطر حلقه گذاری هشتاد سانتی متر و محل قرار گیری پمپ خانگی و برقی ،در ( نه 9 ) متری از سطح زمین ،با یک حلقه طناب و یک متر فلزی اندازه گیری و ثبت شد .

عمق آب موجود در مخزن چاه در دوبار اندازه گیری به فاصله ی زمانی یک ماه ؛اختلافی برابر با شصت سانتی متر را نشان داد که احتمالا دلیل چنین اختلاف زیادی را میتوان در نزول نعمات بی کران آسمانی در همین فاصله ی زمانی و پس از سالها چشم انتظاری مردمان شهر و دیارمان برای برف و باران جستجو کرد .یکی از نتایج شیرینی که پس از تحمل سرما و سختی ها و مرارتهای ناشی از برف و بوران ،کام مردمان را شیرین میکرده است ،همین افزایش ارتفاع آب زیرزمینی پس از بارش و ذوب برف است که در همین فاصله اتفاق افتاد و در اندازه گیری های ما نیز ثبت شد .
در اندازه گیری اول در روز جمعه دهم دیماه 1400 ؛عمق آب درون مخزن چاه ،پس از هر بار تخلیه و آبگیری مجدد مخزن چاه اندازه گیری شد .سنجش دوره های تخلیه و آبگیری چاه ،از ساعت 6 صبح شروع و چهار دوره ی تقریبا سه ساعته ثبت شد .بنابراین عمق آب درون مخزن چاه ،چهار بار اندازه گیری شد و میانگین این چهار عدد ،به میزان سه متر و هشتاد سانتی متر ،به عنوان عمق آب در مخزن چاه ،در اندازه گیری اول ثبت شد .در اندازه گیری دوم و در روز جمعه پانزدهم بهمن ماه 1400 نیز به همان ترتیب قبلی عمل شد و پس از چهار بار اندازه گیری و سنجش ،عدد چهار متر و چهل سانتیمتر ،به عنوان عمق آب در مخزن چاه ،در اندازه گیری دوم ثبت شد.
با توجه به ثبت دوره های تخلیه و آبگیری مخزن چاه و محاسبات مربوطه ؛میتوان انتظار داشت که از این چاه خانگی با عمق حدود 16 متر و با یک دستگاه پمپ خانگی و در طول 24 ساعت ،حدود ده هزار لیتر اب سالم ،بهداشتی و با کیفیت بسیار بالاتر از اب لوله کشی شهری ،قابل استحصال باشد .متخصصان تغذیه ،ورزش ،سازمانهای بهداشتی و دیگر متخصصان و صاحبنظران ،میزان اب مورد نیاز بدن یک فرد را بر اساس شاخص های مختلفی محاسبه و اعلام کرده اند .در اکثریت قریب به اتفاق این نظریات ،میزان اب مورد نیاز یک فرد در بالاترین مقدار آن ،حدود 12 تا 15 لیوان اب در یک روز اعلام گردیده است .بنابراین در نظر گرفتن مقدار 10 لیتر آب مصرفی برای هر فرد در طول 24 ساعت ،بسیار بیشتر از میزان مورد نیاز اعلامی از سوی مراجع مورد اشاره است .
با در نظر گرفتن میزان 10 لیتر آب برای مصرف روزانه ی یک فرد ؛آب قابل استحصال از چاه مورد مطالعه ،برای مصارف خوراکی و آشامیدنی تعداد یک هزار نفر در طول یک شبانه روز کافی است و این چاه و یا چاه هایی با همین مشخصات در محدوده ی شهر سنندج میتوانند آب شرب مورد نیاز برای حداقل یک هزار نفر را تامین نمایند .به نظر میرسد که آب در کوزه ،البته یه کم پایینتر و زیر کوزه ! و ما تشنه لبان می گردیم !!
انتقال آب از مخزن چاه به سطح زمین توسط یکدستگاه الکترو پمپ نیم اسب بخار و تک فاز لورای ایتالیایی صورت گرفت که با توجه به پلاک مشخصات روی آن ،چنین پمپی در یک ساعت کار چیزی در حدود نیم کیلووات نیروی برق مصرف خواهد کرد که به طور میانگین و با احتساب هر کیلووات 3000 ریال ،مقدار کل برق مصرفی این پمپ در یک ساعت حدود 1500 ریال محاسبه میگردد .در محاسبه ی انرژی الکتریکی مصرفی این پمپ خانگی ،با توجه به اعداد 1000 ریال برای هرکیلووات مصرف متعارف خانگی و 5000 ریال برای هر کیلووات مصرف غیر متعارف خانگی و پلکانی ،عدد 3000 ریال به عنوان میانگین ،محاسبه و منظور گردید .
مطابق نتایج به دست آمده از این سنجش و اندازه گیری ها ؛در طول یک شبانه روز مقدار ده هزار لیتر آب آشامیدنی و قابل شرب از این چاه قابل استحصال است .با توجه به استفاده از پمپ الکتریکی برای انتقال این مقدار آب به سطح و محاسبات پیش گفته در خصوص هزینه ی انرژی مصرفی ،همچنین دوره های کار و استراحت پمپ مذکور ،کل هزینه ی انرژی برای انتقال این مقدار از آب به سطح ،به میزان حدود 000 / 18 ریال محاسبه میگردد .
چاه مذکور در حال حاضر قابل بهره برداری است و هزینه ای برای احداث و یا راه اندازی آن منظور نمی گردد و با توجه به اینکه مهمترین هزینه در این مطالعه ،مقدار انرژی مصرفی برای انتقال آب از مخزن چاه به سطح زمین است و سایر هزینه های متفرقه در صورت وجود ،مقدار ناچیزی خواهد بود ،لذا در پایان این مطالعه ،هزینه ی 000 / 18 ریال برای استحصال ده هزار لیتر آب آشامیدنی و بهداشتی قابل شرب ثبت گردید که این هزینه به ازای هر لیتر آب ،مقدار تقریبی 2 ریال را نشان میدهد !!!
تا پیش از احداث سد وحدت و سیستم ابرسانی آن ؛آب مورد نیاز شهروندان ساکن در شهرستان سنندج از چهار منبع زیر تامین میگردیده است :
1– چشمه های طبیعی 2 – قنوات احداثی
3 – چاه های احداثی 4 – رودخانه های روسطحی در محدوده ی شهر
به منظور مصارف خوراکی و اشامیدنی ؛استفاده از سه منبع اول که در حقیقت منابع اب زیرزمینی محدوده ی شهر بوده اند مرسوم و متداول بوده است و در کنار این منابع ،ساکنین شهر از ابهای جاری و روسطحی مانند رودخانه دره بیان ،قشلاق و رود های فصلی جاری در محدوده ی شهر ،به منظور استفاده های بهداشتی و شستشو و ساخت و ساز و….بهره برده اند .
در یک تحقیق منتشر نشده از زحمات سرکار خانم شجیعی ؛کارشناس محترم اداره میراث فرهنگی،گردشگری و صنایع دستی کردستان تحت عنوان « نحوه آبرساني قديم شهر سنندج – قنوات » مربوط به بهار سال 1380 ،از بالغ بر 50 رشته قنات ،در محدوده ی شهر سنندج نام برده شده است .نگارنده در این تحقیق با استفاده از اسناد کتابخانه ای ،و سوابق اداره ی ثبت اسناد و املاک شهرستان سنندج در خصوص قناتها ،مشخصات مهم و اساسی در احیای این قناتها را در همان سالها ثبت کرده است .در بخشی از این گزارش مهم در خصوص قنوات سنندج آمده است که :
« بنابراين چهار چوب حقوقي خاصي بر قنوات حاكم شد كه بر اساس آن حق مالكيت بر مبدا و مجرا و مظهر قنات ،حق استفاده از آب و مقدار و سهميه مالك و ساير مسائل جانبي مشخص و مورد تاييد و احترام قرار مي گرفت البته اين بدان معنا نبود كه خارج از چهار چوب حقوقي مشخص شده كسي حق استفاده و برداشت از اين قنوات را نداشت بلكه آب قنوات مزبور پس از آنكه وارد مظاهر و خانه هاي تعيين شده ،مي شد سرريز و زيادي آن تا آنجا كه براي آن مجرا تعبيه نموده بودند امتداد مي يافت و چه بسا در اين مسير خانه هاي زيادي را از اين نعمت بهره مند مي ساخت و يا به عنوان يك اقدام خير علي القاعده وقف بر مساجد مي شد.
نظر به اهميت و كاربرد موثر قنوات در حيات شهري سنندج و به دليل نبود يك سيستم دولتي جهت تامين آب ،وجود يك سيستم مديريتي جهت توليت و نظارت بر امور قنوات و نظير نظارت بر جريان آب ،مراقبت از مجراي قنات ،لايروبي و غيره بالضروره بود و به همين منظور از طرف صاحبان قنوات شخص و اشخاص به عنوان ميراب تعيين مي شد .اين ميرابها به مانند سازمان آب امروزي به امر تنظيم امور آبرساني به شهر از طريق قنوات موجود مي پرداختند كه در مقابل اين كار حق الزحمه اي را از مالكين و خانه هايي كه بصورت مستقيم از قنات استفاده مي نمودند دريافت مي داشتند .» شجیعی-1380
تفاوت اصلی سه منبع آب شرب ساکنین سنندج مربوط به هزینه های اقتصادیست ؛تکلیف چشمه های طبیعی ،روشن و مشخص است ،اینها عطای خاص پروردگارند و بدون هیچ هزینه ای ،آب روشن و زلال و شیرین در دسترس است و عاطل و باطل گزاردنش کفران نعمت و مستوجب عذاب !! قنوات هم از نظر جاری بودن و عدم توقف جوشش آب از زمین همانند چشمه هایند ،تفاوت در محل جوشش و مجرای مخزن آب تا محل استفاده از آب است ،مخزن طبیعی آب و مجرای انتقالش تا وسط محل زندگیمان هم از همان محل عطایای پروردگار تامین گردیده و لاجرم مفت و مجانی و بدون هزینه در اختیارمان است که البته قدرش را هم نمیدانیم و در اکثریت قریب به اتفاق موارد ،چنین سرمایه گرانبهایی را روانه ی فاضلابهای شهری نموده ایم !! اما برای استفاده از آب ،در مظهر قناتها که معمولا در مالکیت خاص بوده است ،مالک باید اقدام میکرده و مجرای عبور آب را از مخازن طبیعی تا میانه ی شهر و بعضا وسط حیاط خانه اش ،به وجود می آورده است .
بعد از احداث قنات ،با توجه به آنکه این آب در حکم آب جاری بوده است بنابراین پس از برداشت آب مورد نیاز توسط مالک یا مالکان ،آب جاری مذکور به مصارف عام المنفعه اختصاص می یافت و اجر و ثواب این کار نیز به مالک و صاحب قنات .همچنانکه در گزارش کارشناس محترم اداره میراث فرهنگی نیز آمده است و در سوابق ثبتی قنوات نیز ثبت و ضبط است برای چنین کاری یک سیستم مدیریتی نیز پیش بینی شده بوده که وظایفی همچون حفظ و نگهداری منبع و مجرا ،تاسیسات احتمالی و تقسیم منافع ناشی از حفر قنات و آب آن را بر عهده داشته است .

و تفاوت این دو منبع پیش گفته با چاه در این نکته نهفته است که برای انتقال و استفاده از آب چاه باید از انرژی استفاده کرد و طبعا استفاده از این انرژی برای انتقال آب از ده ها متر زیر زمین تا سطح زمین مستلزم صرف هزینه است ،اما آب چشمه ها و قنوات بدون هیچ هزینه ای در روی سطح زمین جریان دارند و ما فقط باید زحمت کشیده و از آنها استفاده کنیم که حتی در انجام این کار هم ناموفق بوده ایم و چون از یک طرف نمیتوان به هیچ طریقی از جریان اینگونه از آبها جلوگیری به عمل آورد و از طرف دیگر نیز هیچ تاسیسات و راه و ایده ای نیز برای استفاده از آنها نداریم ،لاجرم مسئولان بزرگوار لطف فرموده و مرحمت کرده اند و برای آنکه شر اینگونه آبهای مزاحم را از سر شهروندان گرامی باز کنند ،به آرامی و با هنرمندی تمام آنها را به مجاری فاضلاب شهری هدایت فرموده اند !!!
در پایان ذکر این نکته لازم به نظر میرسد که ما فرزندان ناخلف نسلهای پیشین ،با مجهز شدن به علوم و فنون دنیای معاصر و غرور ناشی از آن ،تمامی دستاوردهای پیشینیان خود را تحقیر و تمسخر کرده و حتی سعی در نابودی آنها کردیم و با افتخار سیستم های جدید و مطابق با تمدن معاصر را جایگزین آنها نمودیم ؛غافل از اینکه بعد از گذشت کمتر از نیم قرن ،سیستمهای وارداتی از دنیای غرب و تمدن معاصر آن ،به دلایل مختلف و متعدد ،دیگر جوابگوی نیازهایمان نیست و سیستم های آبا و اجدادیمان را هم قبلا به دست خود یا نابود کرده ایم و یا از کار انداخته ایم و اکنون کاسه چکنم چکنم در دست و ….!!!
مهرزاد درافشانیان – کارشناس ارشد مرمت و احیای بناها و بافتهای تاریخی – نویسنده مسئول
مارتیا درافشانیان – همکار میدانی
20/11/1400