این یادداشت ادای احترامی است به همکاران و دوستانی که اکنون در میان ما نیستند

روزنامه روژان
سال نهم – شماره 470
شنبه 23 اسفند 1399
خانواده ی بزرگ و پرافتخار دانشگاه های آزاد اسلامی کردستان ، ثمره ی تلاش و کوشش و از خود گذشتگی اساتید و کارکنانی است که سالهای جوانی و عمر خود را در این راه صرف کرده و اکنون نظاره گر به ثمر نشستن این درخت پربارند . درختی پرثمر که جوانان برومند و متخصصین ماهر و زیردستی را تقدیم جامعه ی کردستان نموده و نقش کوچکی در توسعه ی فرهنگ و تمدن ایرانی-اسلامی در گوشه ای از میهن عزیزمان داشته است .
دانشگاه ازاد اسلامی یکی از ثمرات مبارک انقلاب اسلامی ایران است که خدمات فراوان و درخشانی را تاکنون به ملت و کشور عزیزمان ایران ارزانی داشته ، اما متاسفانه اکنون به دلایل متعددی که از حوصله ی این یادداشت خارج است دچار بحران هایی گشته است که بنیان این بزرگترین دانشگاه حضوری جهان اسلام را نشانه گرفته است و بیم ان میرود که با ادامه ی این روند مدیریتی ناصواب ، این ثمره ی مبارک انقلاب اسلامی نابود گردد و بسیاری از کارکنان و اساتید این دانشگاه که سالها ی بسیاری از عمر و زندگی خود را در راه توسعه و اعتلای این دانشگاه صرف نموده اند دچار سرگردانی و نابسامانی گردند .
دانشگاه ازاد اسلامی واحد سنندج از بدو تاسیس در سال 1362 تا سال 1391 تحت مدیریت و هدایت 5 تن از اساتید و بزرگان علمی ، همواره در حال توسعه و گسترش بود و با همکاری و همدلی کارکنان،اساتید و هدایت تیم مدیریتی و ریاست دانشگاه ، هر سال به جهت خدمات رسانی بیشتر و بهتر به مردم عزیز استان ، کمیت و کیفیت خود را ارتقا داده و امکانات سخت افزاری و نرم افزاری بیشتر و بهتری را برای خدمت به کردستان فراهم اورده و نقش بسزایی در اعتلای تحصیلات عالی استان کردستان ایفا نموده است . خانواده ی بزرگ دانشگاه های ازاد اسلامی کردستان پس از 37 سال فراز و نشیب ، اکنون حال خوبی نداشته و آینده ای پر ابهام پیش روی دارد . مرور و بازبینی سالیان گذشته و امور انجام گرفته در دوره های پیشین و گذشته ؛ سنت حسنه ای است که فایده های فراوان و مزایای بیشماری دارد.عموما پایان هر دوره از زندگی را باید با ترازوی عدل و انصاف مرور ، و با دیدی نقادانه و موشکافانه بازبینی و بررسی کرد تا هم نقاط قوت و ضعف را دید و درک کرد و هم آینده ای روشن و پر از امید را با تقویت نقاط قدرت و رفع کاستی ها ساخت و از آن لذت برد و به آن افتخار کرد.
8 سال پیش و در راستای ارتقای کمیت و کیفیت واحد سنندج ؛ ریاست دانشگاه به فردی سپرده شد که با توجه به سوابقش ، توانایی های ایشان در مدیریت دولتی و اداری محرز بود ، اما در توانایی ایشان برای مدیریت محیطهای آکادمیک و علمی شک و شبهه های فراوانی وجود داشت . اکنون و پس از گذشت سالها از مدیریت ایشان ، میتوان با بررسی وکنکاش دستاوردهای مدیریتی ایشان ، به این شک و شبهه ها پاسخ داد و یا مهر تاییدی بر آنها زد !!
هر چند منصفانه نیست که نقش عوامل و وقایع خارج از محیط دانشگاه و اوضاع کلی و سایر مشکلات ناشی از آنها را بر کلیت آموزش عالی کشور و به تبع آن دانشگاه آزاد اسلامی سنندج نادیده گرفته شود اما از طرفی نیز آنچه که از سکاندار مجموعه ای آکادمیک انتظار میرود ، ایجاد آرامش ، امنیت ، ثبات و …. در مجموعه تحت مدیریت است تا از این رهگذر ، ارتقای کیفیت و کمیت حاصل گردد. در چنین دوره ی مهمی از حیات بزرگترین دانشگاه مناطق کردنشین ؛ مدیریت دانشگاه ، نه تنها اجازه ی تاثیر گذاری عوامل بیرونی در کاهش کیفیت و کمیت دانشگاه را داد ، بلکه با شوهای تبلیغاتی ، بر آوردن مدیران نالایق ، ایجاد محیط امنیتی در میان کارکنان و اساتید و فعالیت الی ماشاالله کمیته های انضباطی ، تاثیر اوضاع نابسامان آموزش عالی در سالهای اخیر را بر دانشگاه آزاد اسلامی سنندج بیش از بیش کرده و باعث پس رفت و کاهش کیفیت و حتی کمیت واحد سنندج گردید.
در همان ابتدا و همان جلسه ی اول معارفه در سال 91 و سخنرانی ایشان در ان جلسه ، امید به اصلاحات و بهتر شدن اوضاع دانشگاه ، از طریق اعمال مدیریت اداری- دولتی در محیطی دانشگاهی از سوی بسیاری از دوستان مطرح شد ، خاصه آنکه ریاست برگزیده ! هم در سخنرانی خود چنان نمایشی بی بدیل از ارایه ی وعده های پوچ و بی اساس ، سیاه نمایی اوضاع دانشگاه و تخریب رقبا و پیشینیان از خود به نمایش گذاشتند که ذره ای تردید در توانایی های مدیریت اداری-دولتی ! و غیر آکادمیک از خود به جای نگذاشتند . هنوز طنین صدای ایشان در اعلام با افتخار و عنقریب افتتاح یک عدد بیمارستان ! و دایر نمودن رشته های پزشکی و غیر پزشکی در گوشهایم است ، بگذریم از وعده های رفاه بیشتر کارکنان و گل و بوستان نمودن دانشگاه تا دستگیری و مجازات متخلفان و دزدان و اختلاسگران و اخلالگران خودساخته !
بازگو کردن ناگفته هایی از محیطهای دوستانه و بحثهای مشفقانه ؛ نحوه و شیوه ی مدیریت باری به هر جهت و کدخدا مابانه ی سالهای پیشین دانشگاه ، زیبنده ی محیطی دانشگاهی نیست و به ناچار باید گذشت و دم فروبست ؛ اما شاید دور از انصاف نباشد که اکنون و پس از گذشت این سالها ؛ از ایشان به عنوان سکاندار 5 ساله ی بزرگترین دانشگاه استان کردستان پرسید که جناب آقای دکتر ، دستاوردتان در این سالها برای بزرگترین دانشگاه استان چه بوده است؟بیمارستان ودرمانگاه ما کجاست؟چه مقدار بر فضای آموزشی ما افزوده اید؟کیفیت پژوهش ما را چه کرده اید؟فرهنگ ما را به چه اندازه ارتقا بخشیده اید؟چه کردید در این سالها؟!
به کجا رسیدیم پس از سالها سکانداری جنابعالی ، که نه تنها رشته های پزشکی و پیرا پزشکی در واحد دایر نشد بلکه تعدادی از دانشکده های خود را نیز منحل شده و ملغی شده میبینیم !! شما حتی نتوانستید آنچه را که تحویل گرفتید سالم و بدون کم کاست به مقصد برسانید !! وعده های رفاهی و ترسیم دورنمای گل و بلبل برای کارکنان و اعضای هیات علمی چه شد جناب دکتر؟! خبر دارید که با سومدیریت و غفلت شما ، تنها نمود رفاهی کارکنان و اعضای هیات علمی – شرکت تعاونی مصرف – در همان سال اول ریاستتان نابود شد و فروشنده ی بخت برگشته ی ان نیز آواره و دربدر کشورهای دیگر ؟! چه اهمیت دارد؟به جای آن بخت برگشته ؛ اعوان و انصارتان که در دانشگاه استخدام و از دربدری نجات یافتند !! این به آن در !!
این نیز بماند که مزایا و اضافه کار و پاداش و….. نیز در این سالها دود شد و به برکت وجود مبارک ، ناپدید !!! اما حداقل نشد در این سالهای متمادی ، یکبار پای صحبتهای شما بنشینیم و از شما نشنویم که ما برای پرداخت حقوق کارکنان و اعضای هیات علمی مشکل داریم !! انگار که لطف بزرگی به ما بخت برگشتگان میکنید که برای کار و زحمت و تلاشمان ؛ مزدمان را نیمه و ناتمام پرداخت میکنید ! شاهکاری بود خدا وکیل این سخنانتان !!
مدیریت غیر علمی ، کدخدا مآبانه و نمایشی ، فعالیت بسزا و مستمر کمیته های انطباطی ، ارتقای افراد نالایق به پستهای کارشناسی و مدیریتی ؛ چنان بذری از ناامیدی و یاس را در دل کارکنان و اساتید این دانشگاه به جوانه زدن واداشته است که قطعا برای ایجاد نشاط و پویایی و جبران ویرانی های گذشته ، کار سخت و طاقت فرسایی بر دوش مدیریت جدید خواهد بود و خدا قوتی ویژه باید نثار ایشان کرد و برایشان در جبران ویرانی سالهای پیشین آرزوی موفقیت و پیروزی نمود.
در چنین حال و هوایی و در میان دریایی از مشکلات ریز و درشت ناشی از سو مدیریت سالهای گذشته ، نقش و یاد دوستان و همکارانی که اکنون در میان ما نیستند و از آنان نامی نیک بر جای مانده است را نیز از یاد نخواهیم برد . نادر بابایی عزیز ، پهلوان سهراب منصور ، خواهر گرامیمان روناک فیض بخش ، دوست عزیزمان بهروز معظمی ، استاد دکترجلال زارعی ، استاد دکتر آرش ربانی ، استاد دکتر علی رخزادی ، هنرمند گرامی آقای پرویز معروفی ، آقای ولی آذری و بزرگ کارکنان دانشگاه آقای حسن دهزنی که فقدانشان دردی بزرگ و اندوهی جانکاه بود.
همانگونه که در ابتدای مطلب آورده شد ، این یادداشت ادای احترامی است به انسانهای شریفی که سالهای بسیاری از عمر پر برکتشان را صرف توسعه و اعتلای فرهنگ و دانش در گوشه ای از سرزمینمان کردند .
مهرزاد درافشانیان.